نوشته اصلی توسط
rojin
سلام من مدتی با یه شخصی به عنوان شناخت برای ازدواج دوست بودم من خودم 19سالمه واون پسر23 سالش بود مایکم باهم از نظر عقایدی تفاوت داشتیم اون عقایدش نسبت به من سست تربود .اولای آشنایی وماه های اول شناخت اون اعتماد منو نسبت به خودش پایین اورد با رفتار اعمالاش هزچند تذکر بهش میدادم باز مجددا اون رفتار ناپسند رو انجام میداد و آدمی بو خیلی زیاد به ظاهر فرد توجه کنه از همه لحاظ زیبایی قیافه استایل و...به مدت 1سال ونیم باهاش به رابطه شناختمون ادامه میدادیم اون شخص تا اون مدت فقط روزگار منو اشک وخون کرده بود اصلا فکر منو نمیکرد که چقدر از اون رفتاراش که منو حساس و بدبین کرده بود انجام نده اما من بخاطرش با همه چیز وهمه کس میجنگیدم تا منو بار اول تنهام گذاشتو رفت ترکم کرد که بعد1ماه دوباره زنگ زد معذرت خواهی کرد ...برگشت وبخشیدمش اما دوباره اون رفتاراشو ادامه داد که یکیش نگاه کردن به دخترای بدحجاب و...وفیسبوک داشتن که عکسایی مذاشت واقع دیوونم میکرد میرفتم میدیدم انقد ناجور بود که قسم وقول داده بود که نداشته باشه ولی داشت که اینبار دوباره ولم کرد این همه با احساسم بازی کرد والان دوباره برگشته بعضی اوقات تماس میزنه به خونمون من میترسم پدر متوجه شه وباهاش صحبت کنه خودم خطمو ش************دم همه امیده اونم فقط تلفنه خونمون هستش اما بین دوراهی هستم توان آشناییت فقط مادرم وخواهرم میدونن و اونا نمیزارن من با اون باشم با اینکه خودم از اون رفتاراش و عذابایی که به من داده ازش بیزارم ...بهمم اکثر اوقات دروغ میگفت تو هر مسئله ...کمکم کنید که باید چیکار کنم ؟؟